وبلاگ نی نی منوبلاگ نی نی من، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

خاطرات من ونی نی نیومده

ابان زیبا از راه رسید😍😍

1396/11/30 3:02
نویسنده : مامان ویدا
174 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نی نی نازم.امروز ۳۰بهمن وساعت۲:۴۴دقیقه صبح.

اول از اتفاقات امروز برات بگم که میشه سه ماه وبیست وسه روزگی شما😍یه اتفاق تلخ که سقوط هواپیما تهران_ یاسوج بود که ۶۶ نفر از هموطنانمون کشته شدن.خبر خوشحالی هم اینکه امروز تولد۲۶سالگی دایی جون بود وچون قراره تولدش رو بعد از ایام فاطمیه بکیریم باید تا اخر هفته صبر کنیم.

حالا از تو بگم که اینروزها به لطف مامانی یاد گرفتی وقتی که دستهاتو میگیریم وعلی علی میگیم اول میشینی بعد پاهاتو یجا گیر میدی و بلند میشی ومی ایستی.من به قربون تواینقدر عجله نکن واسه بزرگ شدن😍

حالا از اّبان بگم‌که با وجود تو برام‌ماه مقدسی شده.همونطور که گفته بودم دکتر بهنام بهم‌گفت که اگه نی نی تا شنبه بدنیا نیومد بیا تا معاینت کنم منم روز شنبه۶ ابان با مامانی رفتم بیمارستان وبعداز معاینه ی دکتر بهش گفتیم که بابات اصرار داره که زودتر زایمان کنم واسترسمون از بین بره دکترم گفت واست یه سونو مینویسم اگه لازم شد بیا بستری بشو.ماهم از خدا خواسته با کله دویدیم سمت سونوگرافی دکتر مروارید تا از آخرین اخبار نی نی مطلع بشیم،دکتر بعداز یکم‌معاینه گفت اب دور جنین کم شده وباید هرچه زودتر بستری بشی و سرم فشار بگیری.وقتی بابا این جمله رو شنید دل تو دلش نبود که زودتر منو برسونه بیمارستان.منم چون هر لحظه منتظر اومدن شما بودم ساک لباساتو توی ماشین گذاشته بدم ومدارکمم اماده بود به همین خاطرم بابا پاشو گذاشت روی کاز ومن رو رسوند بیمارستان تو راهم به مادرجون وخاله جون زنگ زدیم وخبر دادیم که بالاخره به دقایق طلایی اومدن رهام نزدیک شدیم.

بقیه ی داستان بستری شدن رو برات تو پست جداگانه مینویسم😘😘😘😘

پسندها (0)

نظرات (0)