وبلاگ نی نی منوبلاگ نی نی من، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

خاطرات من ونی نی نیومده

یه تصمیم جدید

1396/11/28 2:54
نویسنده : مامان ویدا
100 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قندو نبات مامان خوبی عشقم؟به دلیل تنبلی بیش از حد تصمیم گرفتم تو هر پست از حال وگذشته باهم بنویسم که زودتر حسابم تسویه بشه واز اون به بعد روزانه بنویسم خاطراتت رو.زیباشما الان سه ماه وبیست ویک روزه هستی واز دیروز یکی یاد گرفتی که با دهن صدا در بیاری وخیلی هم از این کار خوشت میاد.واینکه خیلی خوش اخلاقی وهمه دوست دارن راستی دیشب عمو فرهاد وخانواده واسه شام اومون خونه ی ما.ماهم به دایی رضا گفتیم اونا هم بیان که بیشتر خوش بگذره😍بریم سراغ گذشته(الان همه چیز رو سیاه سفید میبینی😂😂😂😂)

توی مهر اتفاقای زیادی افتاد مثلا یکیش دفاعیه ی بابا بود که برخلاف میلم‌بخاطر شما نرفتم وبابا وپرجون باهم رفتن تبریز خداروشکر همه چیز خوب بوده.خبر بعدی این بود که مامانی وبابای وخاله جون رفتن هندان دنبال تالار واسه عقد دایی جونت وبعداز کلی گشتن تالار خاتم رو پیدا کردن داسه ۱۴آدر.تو این مدت زن دایی یواشکی میومد خونه ی ما والبته همشون خونه ی ما بودن که نکنه شما یوقت بدنیا بیایی وکسی پیشم نباشه.بعدم که همش دنبال لباس وخرید عقد میرفتیم ومنم از فرصت سواستفاده میکردم وهمراهشون میرفتم که رایمانم راحت بشه😁واینکه دکتر بهنام گفت اگه شما تا اخر هفته ی بعد دنیا نیای باید سرم فشار واسم بزنن خطاوواسه شنبه دیگه نوبت گرفتیم تا ببینیم چی میگه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)