وبلاگ نی نی منوبلاگ نی نی من، تا این لحظه: 8 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

خاطرات من ونی نی نیومده

بله برون خاله جون

1395/1/21 1:35
نویسنده : مامان ویدا
183 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازگل مامان خوبی نفس؟من اومدم که خبرای جدید بدم بهت روز ۱۹ فروردین بله برون خاله بود وجای شما حسابی خالی که بری وسط و با محنا کوچولو نوه دایی عمو علی برقصی💋💋💋نی نی جونم شب خیلی خوبی بود وحسابی خوش گذشت بعد از گذاشتن قول وقرارها دایی عمو علی گفتن که یه خطبه بینشون خونده شه که واسه خرید وکارهای عقد راحتتر باشن وقرار خوندن خطبه رو واسه فرداشبش گذاشتن وروز عقد هم نیمه ی شعبان شد یعنی روز عقد مامان بابای شما البته با۳سال تاخیر😊😊😊😚

ماهم چون فرداش خونه ی مامان فوزیه مهمون بودیم ومنم کلاس داشتم رفتیم خونه که فرداعصر برگردیم،هرچند بابا حال برگشتن تا هشتگرد رو نداشت وبه من گفت تنها برم واسه مراسم و اینکه مامان فوزیه یادش رفته بود مهمون دعوت کرده ورفته بود تهران واین دوموضوع منو عصبی کرده بود ولی خوب من با اعتماد به نفس تمام بعداز کلاس تنهایی برگشتم خونه ی مامانی واماده شدیم واسه خوندن خطبه وبعد از مراسم هم با خاله جون ومریم ها که دوستای صمیمی خاله هستن رفتیم گافه وخوش گذروندیم شبشم موندم خونه ی مامانی تا درس عبرتی باشه واسه بابا که دیگه منو تنها جایی نفرسته😅😅😅😅

بسه دیگه خیلی پرحرفی کردم دیگه برم بخوابم همه ی زندگیم😍😍😍😍😍

پسندها (1)

نظرات (0)